چرا فروش خودروهای چینی در ایران به بلاگرها وابسته شده است؟

اگر این روزها در رسانه‌های اجتماعی گشت‌وگذاری داشته باشید، انبوهی از پست‌های مرتبط با خودروهای چینی را خواهید دید. بلاگرهای خودرویی و غیرخودرویی طی مدت اخیر محتوای بسیاری را پیرامون خودروهای چینی سبک و سنگین تهیه می‌کنند. در این مطلب از دیجی ماشین،‌ می‌خواهیم بدانیم چرا این میزان تبلیغات مجازی پیرامون اتومبیل‌های چینی صورت می‌گیرد. با ما همراه باشید.

برای مطالعه موضوع ورود بلاگرها به حوزه تبلیغات خودروهای چینی، باید نگاهی به تاریخچه حضور این خودروها در ایران و ترفندهای فروش آن‌ها داشته باشیم.

خودروهای چینی از دو دهه پیش تاکنون،‌ در بازار ایران حضور داشته‌اند. در ابتدا خودروهای چینی به عنوان رقیبی برای خودروهای ایرانی شناخته می‌شدند. به طور مثال در اواخر دهه 1380 و اوایل دهه 1390، ام‌وی‌ام 530 و لیفان 620 رقیب سمند LX و پژو پارس بودند. در آن زمان افراد زیادی به خرید خودروهای چینی علاقه نشان نمی‌دادند و اعتقاد داشتند کیفیت محصولات داخلی از خودروهای چینی مونتاژ داخل بهتر است. اعتقادی که چندان اشتباه هم نبود.

برلیانس

خودروسازان خصوصی در این دوره سعی می‌کردند تا خودروهای چینی را اصیل نشان دهند. در تبلیغات آن دوران، می‌توانستید مواردی را مشاهده کنید که یک خودرو چینی دارای طراحی اروپایی با قطعات خارجی خوانده شده بود. در واقع خودروسازان سعی می‌کردند حس باکیفیت بودن را در مصرف‌کننده ایرانی ایجاد کنند.

نسل دوم خودروهای چینی و آغاز فروش اقساطی بلندمدت

با گذشت زمان، نسل جدید خودروهای چینی وارد ایران شدند. این خودروها نسبت به گذشته گران‌تر شده بودند و اکنون نیاز به مشوق برای خرید آن‌ها احساس می‌شد. راهکار خودروسازان خصوصی در این دوره، فروش اقساطی با حداقل پیش پرداخت بود.

به عنوان مثال مصرف‌کنندگان ایرانی در ابتدای دهه 1390 می‌توانستند قیمت یک پراید یا تیبا را به عنوان پیش‌پرداخت در اختیار خودروسازان مونتاژی قرار دهند و خودروهایی نظیر جک S5‌ یا چری تیگو 5 را با اقساط بلندمدت خریداری کنند. بدیهی است که این تاکتیک بهتر از روش قبلی در بازار ایران جواب داد.

مصرف‌کنندگان ایرانی که به دلیل افت قابل توجه قدرت خرید خود طی نیمه دوم دهه 1380 تحت فشار قرار گرفته بودند، از شرایط فروش اقساطی به هر شکل استقبال می‌کردند. برای آن‌ها مهم نبود که موتور خودرو آن‌ها ساخت میتسوبیشی است یا مرسدس بنز، برای آن‌ها مهم بود که این خودرو را می‌توانند به صورت اقساطی بخرند یا خیر.

فروش گسترده خودروهایی همچون جک J5 و جک S5 در سالهای میانی دهه 1390، گویای موفقیت‌آمیز بودن پروژه فروش اقساطی خودروها است. خودروسازان خصوصی نیز به تدریج رشد کردند و برندهای چینی کوچک و بزرگ روانه بازار ایران شدند. این روند تا سال 1398 و دوره آغاز مجدد تحریم‌های اقتصادی ادامه یافت.

نیاز به تغییرات احساس می‌شود

پس از اعمال مجدد تحریم‌های اقتصادی علیه صنایع خودروسازی کشورمان در دوره اول دولت دونالد ترامپ، شرایط بازار چینی‌ها نیز در ایران تغییر کرد. برخی برندهای چینی از ایران کوچ کردند. در سوی مقابل، برخی برندها نیز بر وسعت فعالیت خود در ایران افزودند.

با افزایش روزافزون قیمت ارزهای خارجی در ایران، قیمت خودروهای چینی نیز به دلیل ارزبری فوق‌العاده بالا به مرور افزایش یافت. در نتیجه راهکار فروش اقساطی دیگر برای عرضه این خودروها به اندازه گذشته کارساز نبود.

به عنوان مثال خودرویی نظیر تیگو 7 پرو اکنون 1.7 میلیارد تومان قیمت دارد. برای خرید این خودرو باید حداقل 50% از قیمت آن یعنی 850 میلیون تومان را به عنوان پیش‌پرداخت ارائه دهید. با همین مبلغ در حال حاضر می‌توانید تارا اتوماتیک یا شاهین پلاس اتوماتیک را از بازار تهیه کنید و قسطی نپردازید. بنابراین خودروسازان مونتاژی و شرکای چینی آن‌ها دیگر نمی‌توانستند از تاکتیک فروش اقساطی، بهره لازم را ببرند.

خودروهای چینی

راهکار جایگزین در این شرایط، استفاده از بلاگرها بود. استفاده از بلاگرها و اینفلوئنسرها برای تبلیغ خودروهای چینی طی سالیان اخیر آن‌قدر گسترش یافته است که این افراد به بازوی همیشگی تبلیغات خودروسازان مونتاژی تبدیل شده‌اند.

راهکار جدید برای افزایش فروش خودروهای چینی در ایران

اگر محتوای تولید شده توسط اینفلوئنسرها پیرامون خودروهای چینی را مشاهده کنید، متوجه شباهت آن‌ها خواهید شد. اکثر این افراد تنها مشخصات فنی یا ویژگی‌های خاص یک خودرو را بیان می‌کنند، ویژگی‌هایی که در کاتالوگ خودروها نیز به راحتی قابل مشاهده است.

در واقع اینفلوئنسرها سعی دارند با بمباران اطلاعاتی مصرف‌کنندگان، خودروهای چینی را جذاب‌تر از آن‌چه هست نشان دهند. این رویه در ابتدا تاثیرگذار بود و برای مخاطبان ایرانی جذابیت داشت. با این حال تکرار آن طی پنج سال اخیر،‌ باعث شده است تا جذابیت و موضوعیت آن برای مخاطبان ایرانی از بین برود.

اگر محتواهای جدیدی که بلاگرهای خودرویی پیرامون محصولات چینی تولید می‌کنند را مشاهده کنید، با انبوهی از کامنت‌های منفی مواجه خواهید شد. در واقع تبلیغات دهان به دهان منفی پیرامون خدمات پس از فروش و هزینه‌های نگهداری بالای خودروهای چینی، بر بمباران اطلاعاتی بلاگرها چیره شده است.

ایستگاه شارژ

به نظر می‌رسد در حال حاضر، تولید محتواهای تبلیغاتی یک‌جانبه و کاملا مثبت برای خودروهای چینی، دیگر جذابیتی برای مشتریان ایرانی ندارد. پیشنهاد می‌کنیم خودروسازان مونتاژی به جای صرف بودجه‌های گزاف برای تبلیغات خودروهایشان، این هزینه را به گسترش خدمات پس از فروش اختصاص دهید.

دشواری ارائه خدمات پس از فروش به خودروهای چینی، مدت‌ها است که به معضل بزرگ مالکان این خودروها تبدیل شده است. مالکان این خودروها برای یافتن یک قطعه باید مدت‌ها منتظر بمانند یا آن‌که هزینه قابل توجهی را برای خرید یک قطعه پرداخت کنند.

راهکار جایگزین

همچنین برای افزایش فروش این خودروها،‌ لازم است تا خودروسازان از پرداخت‌های طولانی‌تر همراه با پیش‌پرداخت اندک استفاده کنند. اگر پیش‌پرداخت لازم برای خرید خودروهای چینی به اندازه قیمت یک خودرو ایرانی باشد، آن‌گاه خرید این خودروها برای مشتریان توجیه منطقی پیدا می‌کند. در ازای کاهش مبلغ پیش‌پرداخت، خودروسازان می‌توانند مدت اقساط را افزایش دهند. این موضوع نیازمند افزایش دوره گارانتی خودرو است که هزینه‌های بیشتری را روی دست خودروسازان می‌گذارد اما در سوی مقابل، باعث افزایش وفاداری مشتریان می‌شود.

تاکتیک فروش بلندمدت با پیش‌پرداخت حداقلی، به راحتی می‌تواند جهش فروش خودروهای چینی در ایران را پدید آورد و خودروسازان بزرگ داخلی را به دردسر بیندازد. با این حال به نظر نمی‌رسد چنین رویه‌ای مورد استقبال خودروسازان مونتاژی قرار داشته باشد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا